ست؛ مثلاً در سورۀ شمس بعد از سوگندهای متعدد می خوانیم: ” سوگند به اينها كه هر كس نفس خويش را تزكيه كند رستگار است” (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها).(1)
” زكيها” از ماده” تزكية” در اصل- چنان كه راغب در مفردات آورده- به معنى نمو و رشد دادن است، و زكات نيز در اصل به معنى نمو و رشد است، سپس اين واژه به معنى تطهير و پاك كردن نيز آمده، شايد به اين مناسبت است كه
(1)سوره شمس /9
پاكسازى از آلودگيها سبب رشد و نمو است، و در آيه مورد
بحث هر دو معنى امكان دارد.
آرى رستگارى از آن كسى است كه نفس خويش را تربيت كند و رشد و نمو دهد، و از آلودگى به خلق و خوى شيطانى و گناه و عصيان و كفر پاك سازد. (1)
و در حقيقت مساله اصلى زندگى انسان نيز همين” تزكيه” است، كه اگر باشد سعادتمند است و الا بدبخت و بينوا"به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند و کسانی که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند"(2)؛ همچنین در آیه ۱۹ سوره فاطر و آیات ۱۴ و ۱۵ سوره اعلی، بر این مسئله تأکید شده است.
1-تفسير نمونه، ج27، ص: 47
2-سوره شمس/9-10
بسیاری از ما در زندگی خود دنبال یافتن راهکاری برای موفقیت در میدان خودسازی، اصلاح نفس و تهذیب اخلاق هستیم اما نمی دانیم کار را از کجا باید شروع کنیم در واقع اهم و مهم را تشخیص نمی دهیم ،همین است که علی رغم تلاش دلسرد شده و در جا می زنیم.
باید به این نکته توجه کنیم که الگوی کلی برای رسیدن به این هدف، سیر از آسان به مشکل است. انجام برخی کارهای خوبْ آسان است و اگر انسان خود را به انجام آنها مقید سازد به تدریج برای انجام کارهای مشکلتر آماده میشود و راه تکامل برای او باز خواهد شد، اما اگر در انجام این کارهای کوچک هم سهلانگاری کند، به تدریج زمینه را برای گناهان بزرگ فراهم کرده و توفیق از او سلب میشود.
در نتیجه باید دانست آنچه در این راه نقش تعیین کننده دارد اراده و انتخاب ماست.
گام های اولیهخودسازی در قرآن
نقطه شروع خودسازی و تزکیه نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیر مسلمان، اوّلین راه و نقطه شروع، اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده و گفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، در مرحله سوم هجرت و بعد از آن جهاد فی سبیل الله است که در این راه وجود دارد“.
اما نسبت به کسانی که وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند و مورد خطاب آیات قرآنی: “ای مؤمنان به فکر خود باشید” و یا آیه ای که می فرماید: “ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدید کنید". قرار گرفته اند، باید گفت اوّلین گام خودسازی، تنبه و بیداری است. به این که باید شروع کرد و خود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه و آگاه شدن، این سؤال پیش می آید که از کجا باید شروع کرد؟ می توان گفت کسی که اوّلین گام را گذرانده است؛ با فکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که “این عالم جای ماندن نیست و این همه امکانات و بعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست“.
بعد از این گام (تفکر و تنبه) نوبت به گام «توبه» می رسد؛ یعنی جبران آن چه از دست رفته است. جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است. البته این توبه به همراه عزم است. توبه از آن چه کرده ایم و عزم به سوی آن چه می خواهیم پیش برویم، به همین جهت، عده ای از علمای اخلاق، منزل دوم را توبه و عده ای عزم گفته اند.گام بعدی برای این امر ترک معصیت و انجام واجبات است.
گام اول:
تفکرو بیداری
اگر تفکر در زندگی انسان باشد ،عبادات انسان عمق بیشتری می یابد و حال معنوی بهتری خواهد داشت .
فکر است که بیداری صبحگاهی آدمی را عظمت می بخشد و به تهجد و عبادات او بها میدهد.باید قبل از اذان صبح بیدار شویم و مدتی فکر کنیم تا آثار معجزه آسای تفکر را در یابیم.اگر جای خلوت و مکان مقدس را انتخاب کنیم ،برکات بیشتری خواهد داشت .(1)
چه بسیار آیاتی که به اهمیت تفکر و بیداری تاکید نمودند:به عنوان نمونه:
avant garde;">(كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون)(2)-آیت بصیرت،ص135،آیت الله بهاءالدینی12-بقره آیه،219 و بلافاصله در آيه بعد، مركز اصلى فكر و انديشه را چنين بيان مىكند:” در دنيا و آخرت” (فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ)(1)
بايد تمام كارها در زندگى مادى و معنوى، توأم با فكر و انديشه باشد، ازاين تعبير، دو نكته روشن مىشود: نخست اينكه انسان گر چه موظف است در برابر خدا و پيامبرش، تسليم باشد، ولى اين اطاعت، به معنى اطاعت كوركورانه نيست، بلكه اطاعتى است آميخته با آگاهى، بايد از اسرار احكام الهى در همه زمينهها، و لو اجمالا آگاه گردد، و با درك صحيح آنها را انجام دهد.
معنى اين سخن آن نيست كه اطاعت احكام الهى، مشروط به درك فلسفه آنهاست، بلكه منظور اين است كه به موازات اين اطاعت، بايد بكوشد تا از اسرار و روح احكام خدا آگاه گردد.
ديگر اينكه: انديشه بايد در تمام زمينهها انجام گيرد، براى نيازمنديهاى جسم و جان، روح و بدن، چرا كه دنيا و آخرت به هم مربوطند، و ويرانى هر يك در ديگرى اثر مىگذارد.
1-بقره،آیه220
اصولا انديشه درباره يكى از اين دو به تنهايى نمىتواند ترسيم صحيحى، از واقعيت اين عالم، در اختيار انسان بگذارد، چرا كه هر يك از اين دو بخشى از اين عالم است، دنيا بخش كوچكتر، و آخرت بخش عظيمتر و آنها كه تنها درباره يكى از اين دو مىانديشند، تفكر درستى از عالم هستى ندارند .(1)
بديهى است فكر كردن ذاتا كار خوبى است اما به شرط اينكه در مسير حق باشد كه گاه يك ساعت آن فضيلت عبادت هفتاد سال، و حتى يك عمر را دارد، چرا كه همان يك ساعت مىتواند سرنوشت انسان را به كلى دگرگون سازد، ولى اگر فكر در مسير كفر و فساد و شيطنت به كار گرفته شود مذموم و نكوهيده است .(2)
بر اساس آنچه بیان شد این نتیجه حاصل می شود که:در مسیر تزکیه و خود سازی ،تفکر در دو جهت ضرورت می یابد:
1- تفکر در مبدا
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ (190)(3)
1- تفسير نمونه، ج2، ص: 122
2-تفسير نمونه، ج25، ص: 228
3-[سوره آل عمران (3): آيه 190]
همانا در آفرينش آسمانها و زمين و در پىِ يكديگر آمدن شب و روز، نشانههايى (از علم، رحمت، قدرت، مالكيّت، حاكميّت و تدبير خداوند) براى خردمندان است.
در تفاسير فخر رازى، قرطبى و مراغى آمده است: از عايشه پرسيدند: بهترين خاطرهاى كه از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به ياد دارى چيست؟ گفت: تمام كارهاى پيامبر شگفتانگيز بود، امّا مهمتر از همه براى من، اين بود كه رسول خدا شبى در منزل من استراحت مىكرد، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخاست، وضو گرفت و به نماز ايستاد و بقدرى گريه كرد كه جلو لباسش تر شد، بعد به سجده رفت و به اندازهاى گريه كرد كه زمين تر شد. صبح كه بلال آمد سبب اين همه گريه را پرسيد، فرمود: ديشب آياتى از قرآن بر من نازل شده است. آن گاه آيات 190 تا 194 سوره آل عمران را قرائت كرد و فرمود: واى بر كسى كه اين آيات را بخواند و فكر نكند.(1)
مردم را به انديشه در اين آفرينش بزرگ جلب و جذب
مىكند، تا هر كس به اندازه پيمانه استعداد و تفكرش از اين اقيانوس بىكران.سهمى ببرد و از سرچشمه صاف اسرار آفرينش سيراب گردد.
1-تفسير نور، ج2، ص: 222
و براستى، جهان آفرينش، و نقشهاى بديع و طرحهاى زيبا و دلانگيز آن و نظامات خيرهكنندهاى كه بر آنها حكومت مىكند كتاب فوق العاده بزرگى است كه هر حرف و كلمه آن دليل بسيار روشن، بر وجود و يكتايى آفريدگار جهان است «1»
2-تفکر در معاد
یکی دیگر از مصداقهای روشن تفکرکه ما را در مسیر خود سازی یاری خواهد کرد ،یاد مرگ است .
امام صادق (ع) می فرمایند:
(یاد مرگ شهوتهای سرکش را از درون آدمی می میراند ،ریشه های غفلت را از دل بر می کند ،قلب را به وعده های الهی نیرو می بخشد ،به طبع آدمی نرمی و لطافت می دهد ،نشانه های هوا پرستی را در هم می شکند ،آتش حرص را خاموش می کند . و دنیا را در نظر انسان کوچک می کند،و این است معنی سخنی که پیامبر(ص) فرمودند:یک ساعت فکر کردن از یکسال عبادت بهتر است.)(1)
1- تفسير نمونه، ج3، ص: 215
2- تفسیر نمونه جلد 25 ص316
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره):وقت معینی از شبانه روز را برای فکر کردن قرار دهد و در ابتدای کار باید
-فکرش در خصوص مرگ باشد و لیکن از عمق دل ،نه از ظاهر ….فکر عمیق درباره مرگ ، داروی موثر و کارسازی برای سوزاندن ریشه حب دنیا و اصلاح اکثر صفات زشت در انسان است….و آن تفکر درباره چند امر مرگ است:اول آنکه در خصوص مرگ زود رس خود فکر کند….دوم درباره شدت و سختی مرگ وسکرات و وحشت انگیز بودن آن.(1)
دستور العمل فکر مرگ از جانب دیگر بزرگان نیز صادر شده است وبا عبارات مختلف به آن تصریح کرده اند .به عنوان نمونه:روزی از جناب شیخ علی زاهد(ره) ازشاگردان مرحوم آخوندملا حسین قلی همدانی (ره)
پرسیدند : استاد شما شاگردان خود را به چه چیز تربیت
می کرد؟!فرمود:(به ذکر موت.) (2)
1-رساله لقاء الله،ص198-200
2- آب حیات ،ص66-67
روزها فکرتم اینست و همه شب سخنم
که چرا فارغ از احوال دل خویشتم
از کجا آمده ام ؟آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر؟ننمایی وطنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
من بخود نآمدم اینجا که بخود باز روم
آن که آورد مرا باز برد تا وطنم(1)
1-مولوی،مثنوی معنوی
ً
آخرین نظرات